بحث بر سر بر حق بودن خلافت مولا علی (ع)
حرف های یک سنی و پاسخ های شیعه:
با سلام
1- امامت و ولایت جزء موارد اصولی در دین اسلام نیستند بد نیست برای اطلاع بیشتر به بحثی که در آدرس زیر برای اثبات یا رد امامت و ولایت در جریان است مراجعه نمایید. کلوپ اهل تسنن بحث امامت در قرآن.
http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/tasanon/topicid/2298084/wrapper/true
2- آنچه در مورد جریانات بعد از رحلت رسول الله(ص) در جامعه اسلامی مطرح بوده است ربطی به امامت و ولایت مطابق دیدگاه شما ندارد بلکه فقط ارتباط به تعیین رهبر و حاکم جامعه می کند و بس.
3- مقدمه اول شما که علی(رض) را دارای جمیع کمالات نفسانی و فضایل انسانی مطرح می کند ناشی از پیش فرض هایی است که در ذهن شما بوجود آمده است و شما نمی توانید چنین درجه از تجمع کمالات نفسانی و فضایل انسانی را برای ایشان مطرح کنید.
4- مقدمه دوم شما نیز کلا غلط است چون امر حکومت و حکومت داری ربطی به فضایل افراد ندارد بلکه به انتخاب بیعت کنندگان و توانایی مدیریت فرد بستگی دارد بنابراین اگر کسی شامل فضایل انسانی پایین تر از بقیه بالاترها پیشی بگیرد مشکلی ایجاد نشده و کار خلاف عقلی به وقوع نپیوسته است.
5- با توجه به موارد فوق، نتیجه گیری شما کاملا زیرسوال بوده و بهتر است با توضیحات بهتری از آن دفاع کنید چون حتی اگر ایشان افضل امت باشند باز هم ربطی به اینکه جانشین پیامبر در حکومت شوند ندارد.
پاسخ های شیعه:
جواب شماره 1:
شما لطفا آخرین پست اون تاپیک رو پاسخ بده.
جواب به شماره 2:
باشه. اصلا امامت نه.
همون خلافتی که شما میگید. (توجه داشته باشد که منابع همه از کتاب خودتونه)
الف) خلافت امام علی (ع) همراه با نوبوت پیامبر (ص) ابلاغ شد:
پس از آنکه رسول اکرم رسالت خود را ابلاغ کرد، به حاضرین فرمود:
« فأیّکم یؤازرنی علی هدا الأمر علی أن یکون أخی و وصیّی و خلیفتی فیکم. »
ترجمه: کدام یک از شما من را در امر رسال کمک میکنید تا برادر و وصی و خلیفه ی من باشد؟
پس از آنکه کسی غیر از علی (ع) جواب مثبت نداد، رسول اکرم با اشاره به حضرت علی (ع) فرمود:
« أنّ هذا أخی و وصیّی و خلیفتی فیکم. فاسمعو له و أطیعو »
ترجمه: بدرستی که علی برادر من و وصی من و خلیفه من است. از او حرفشنوی داشته باشید و از او اطاعت کنید.
(تاریخ طبری، ج2، ص63، ذکرالخبر عما کان من امر نبی الله / الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج1، ص166 / تاریخ ابن عساکر، ج1، در شرح حال امام علی (ع) / تاریخ ابن کثیر، ج2، ص222 / شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج3، ص263)
ب) در جریان جنگ تبوک:
« انّه لا ینبغی أن أذهب إلّا و أنت خلیفی »
ترجمه: سزاوار نیست که من از میان مردم بروم، مگر آنکه تو خلیفه ی من باشی.
(مسنداحمدبن حنبل، ج1، ص331 / المعجم الکبیر طبرانی، ج12، ص99 / مجمع الزوائد هیثمی، ج9، ص120 / المستدرک علی الصحیحین، ج4، ص105 / البدایه و النهایه، ج11، ص44)
وقتی پیامبر این حرف را به مولا زد، و او را خلیفه ی مردم قرار داد، یعنی میتوان احتمال شهادت امام را هم در جنگ داد. که اگر شهید میشد، علی (ع) خلیفه بود.
ج) باز هم تصریح به خلافت:
« من و علی از یک نور آفریده شدیم قبل از خلقت آدم به 14000 سال. پس از خلقت آدم آن نور را خداوند در صلب آدم قرار داد. پس پیوسته با هم یکی بودیم، تا اینکه در صلب عبدالمطلب از هم جدا شدیم.
پس من در نبوت، و علی در خلافت قرار گرفت. »
(الفردوس دیلمی،ج2، ص191، ح2952، باب الخاء)
جواب به شماره 3:
این ها پیش فرض ما نیست. بلکه:
الف) عمربن خطّاب به عبدالله بن عباس گفت: «ای ابن عباس، علی شایسته ترین افراد برای خلافت است ولی قریش تاب تحمل خلافت او را ندارد.»
(تاریخ یعقوبی، ج2، ص158)
ب) عمربن خطّاب گفت:«به خدا که شایسته ترین فردی که مردم را به طریق حق وادار نماید علی است اگر به خلافت برسد.»
(ابن عبدالرزاق(استاد بخاری) در کتاب المُسَنَّد؛ج5،ص446 )
ج) عمر: «اگر علی خلافت را به دست بگیرد، قطعاً مردم را به حق مبین و صراط مستقیم وادار خواهد نمود.»
(الامامه والسیاسه؛ج1،ص43- انساب الاشراف؛ج5،ص18)
د) از امام احمد بن حنبل نقل شده:
سمعت أحمد بن حنبل یقول : ما جاء لأحد من أصحاب رسول الله - صلى الله علیه وآله وسلم - من الفضائل ما جاء لعلی بن أبی طالب - رضی الله عنه - .
ترجمه: فضایلی که برای علی بن ابیطالب آمده است. برای هیچ یک از صحابه دیگر رسول الله نیامده است.
)المستدرک - الحاکم النیسابوری - ج 3 - ص 107- طبعة مزیدة بفهرس الأحادیث الشریفة/نظم درر السمطین - الزرندی الحنفی - ص 80/تفسیر الثعلبی - الثعلبی - ج 4 - ص 81- دار إحیاء التراث العربی/تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 42 - ص 418- دارالفکر/الکامل فی التاریخ - ابن الأثیر - ج 3 - ص 399- دار صادر/المناقب - الموفق الخوارزمی - ص 11- مؤسسة النشر الإسلامی/مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (ع) - محمد بن طلحة الشافعی - ص 172- دار الأسوة(
ه) ابن ابی الحدید معتزلیِ در مقدمۀ شرح نهج البلاغه می نویسد: «چه گویم در حق مردی که در هدایت بر مردم پیشی گرفته، به خدای ایمان آورده و او را عبادت نموده است در حالی که هر کس که بر زمین بود سنگ می پرستید و خالق را انکار می کرد. احدی در توحید بر او پیشی نگرفت جز محمد رسول اللّه(ص)». سیوطی، از استوانه های علمی اهل سنت، و ابن عساکر از ابن عباس نقل می کنند: «در حق علی، سیصد آیه در قرآن نازل شده است.»
(تاریخ الخلفاء سیوطی؛ص171- تاریخ دمشق؛ج42،ص364- الصواعق المحرقۀ ابن حجر مکی؛ص196)
و) از عبدالله بن عمر سؤال شد: «در بین صحابۀ پیامبر(ص)کدامیک افضل هستند؟ عبدالله گفت: ما صحابه را این گونه بر می شماردیم؛ اولین ابوبکر و سپس عمر و سپس عثمان. مردی به ابن عمر گفت: پس علی...؟! ابن عمر گفت: وای بر تو، علی از اهل بیت است و کسی با او قیاس نمی شود. علی با رسول خدا(ص) است در درجۀ او.»
(شواهدالتنزیل للحسکانی؛ج2،ص270،ح903و904- ینابیع المودّه قندوزی حنفی؛ ج1، ص 177)
جواب شماره 4 و 5:
اولا اینکه در روایات بالا عمر خود اذعان به این کرد که:عمربن خطّاب گفت:«به خدا که شایسته ترین فردی که مردم را به طریق حق وادار نماید علی است اگر به خلافت برسد.»
(ابن عبدالرزاق(استاد بخاری) در کتاب المُسَنَّد؛ج5،ص446 )
عمربن خطّاب به عبدالله بن عباس گفت: «ای ابن عباس، علی شایسته ترین افراد برای خلافت است ولی قریش تاب تحمل خلافت او را ندارد.»
(تاریخ یعقوبی، ج2، ص158)
عمر: «اگر علی خلافت را به دست بگیرد، قطعاً مردم را به حق مبین و صراط مستقیم وادار خواهد نمود.»
(الامامه والسیاسه؛ج1،ص43- انساب الاشراف؛ج5،ص18)
دوما؛ عقل سلیم قبول میکنه که خلافت رو کسی بگیره که ممکنه دچار اشتباه بشه، در صورتیکه کسی افضل از اون هست که از خطا هم مصونه؟؟؟
عمر تصریح کرد:
«عَجزَتِ النّساء أن یَلِدن مثل علی بن ابی طالب، لولا علیٌ لَهَلَکَ العمر... »
زنان گیتی عاجزند که مانند علی به دنیا آورند، اگر علی نبود عمر هلاک می گردید...»
خوارزمی حنفی، المناقب ؛ ص81
اسناد دیگر « لو لا علی لهلک عمر »:
(تاویل مختلف الحدیث ، ابن قتیبه ، ص 152، مواقف ، ایجی ، ج 3 ، ص 627 و 636، شرح مقاصد ، تفتازانی ، ج 2 ، ص 294 ، التفسیر الکبیر ، فخررازی ، ج 21 ، ص 22،شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 1 ، ص 18و ج 12 ، ص 179، تمهید الاوائل ، باقلانی ، ص 476 ، مناقب علی ابن ابیطالب ، ابن مردویه اصفهانی ، ص 88، ینابیع المودة ، قندوزی حنفی ، ج 1 ، ص 216و ج 2 ، ص 172و ج 3 ، ص 147 ، تاویل مختلف الحدیث ، ابن قتیبه، ج 1 ، ص 162، تمهید الاوائل فی تلخیص الدلائل ، باقلانی ، ج 1 ، ص 476 و 547 ، الحاوی الکبیر ، ماوردی شافعی ، ج 12 ، ص 115 و ج 13 ، ص 213 ، تفسیر سمعانی ، ج 5 ، ص 154 ، المفصل فی صنعه الاعراب ، زمخشری ، ج 1 ، ص 432 ، العواصم من القواصم ، ابوبکر بن عربی ، ج 1 ، ص 203 ، حاشیه الرملی ، رملی ، ج 4 ص 39 ، الجد الحثیث ، سعودی غزی عامری ، ج 1 ، ص 186، بریقه محمودیه ، محمد بن محمد خادمی ، ج 2 ص 108، منع الجلیل ، محمد علیش ، ج 9 ، ص 648، دستور العلماء ، قاضی عبدالنبی نکری، ج 1 ، ص 80)
این چه کاریست که کسی خلیفه شود که کسی بر او افضل است و اگر او نبود، هلاک میشد؟؟؟
کسی باید خلیفه شود که از همه جنبه ها افضل بر بقیه باشد. و علی (ع) اینگونه بود.
آقا عالی بود
فقط بیشتر توضیح بدید تا ما زیر دیپلمی ها هم بفهمیم
ممنون
خداحافظ