اندکی تفکّر

خدا نکند مصداق آیه 23 سوره زخرف باشیم: گفتند: « ما پدران خود را بر آئینى یافتیم و به آثار آنان اقتدا می کنیم. »

اندکی تفکّر

خدا نکند مصداق آیه 23 سوره زخرف باشیم: گفتند: « ما پدران خود را بر آئینى یافتیم و به آثار آنان اقتدا می کنیم. »

مشخصات بلاگ

من کاملا معتقد به حفظ وحدت هستم. و ارادتمند به مقام معظم رهبری.
و با حفظ این شرایط، سعی در شناساندن مذهب حقیقی اسلام دارم.

طبق حدیث منقول از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، (سنن إبن ماجة، ج ۲، ص ۱۳۲۲، ح ۳۹۹۲ و...) که معروف به حدیث 73 فرقه هست، و در منابع مهم شیعه و سنی آمده است، پیامبر علیه الصّلاة و السّلام می فرمایند که بعد از ایشان، اسلام به 73 فرقه تقسیبم می شود که غیر از یک فرقه که ناجیه است، بقیه همه گمراه و گمراه کننده اند.

و در جایی دیگر، اهل بیتش را تشبیه به کشتی نوح می فرمایند. که هر کس سوارش شود، نجات می یابد و هرکه آن را ترک کند، غرق می شود. (المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص343)

حال؛ این وبلاگ، با بررسی احوالات دو فرقه بزرگ اسلام، یعنی شیعه و سنّی، در زمینه های مختلف اعتقادی، روایی، شبهات، و... در پی شناساندن مسیر حق از مسیر باطل است.

پاسخ به شبهاتی پیرامون مشکلات سندی حدیث قرطاس

چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۳۸ ق.ظ
بسم الله الرّحمن الرّحیم


1. شبهه کم سن بودن ابن عباس:

الف) اگر قبول کنیم که ابن عباس کودک بوده و هیچ حدیثی از او پذیرفته نیست، پس باید دانست که:

عبدالله بن عباس در کل کتاب‌های اهل سنت 3835 روایت بدون مکررات و 34425 روایت با مکررات در کتاب‌های اهل سنت دارد؛ اگر حدیث قرطاس را نمی‌پذیرید؛ پس باید تمام روایات او را در فقه، کلام، تفسیر، تاریخ و ... کنار بگذارید، لا اقل تمام روایات او را که از رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) نقل کرده که مجموع آن: 1660 روایت می‌شود.
اگر به کتاب اصحاب الصحابه الروات صفحه 40 مراجعه کنید، درمی یابید که فقهای اهل سنت در تمام ابواب فقه، تاریخ، کلام و تفسیر به احادیث ابن عباس در گذر زمان استناد کرده اند و اگر بنا باشد در اینجا ما روایت ابن عباس از نبی اکرم را به خاطر اینکه زمان رحلت پیامبر (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) ، ابن عباس 10 ساله بود، زیر سؤال ببریم، باید تمام 1660 روایت زیر سوال برود.



ب) در کتب رجالی و حدیثی معتبر اهل سنت، ذکر شده که ابن عبّاس هنگام وفات رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) 15 داشت:

اولین کتاب: تهذیب التهذیب ابن حجر عسقلانی، ج 5، ص 243 - 244
ابن حجر عسقلانى پس از نقل یک روایت، مى‌نویسد که احمد بن حنبل پانزده سال را سن واقعى ابن عباس مى‌دانسته است:
« قبض النبی (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) ... وأنا ابن خمس عشرة . وصوبه أحمد بن حنبل »
رسول خدا از دنیا رفت؛ در حالى که من پانزده ساله بودم . احمد بن حنبل همین نظریه را صحیح دانسته است.

دومین کتاب: التاریخ الکبیر بخاری، ج5، ص5
« شعبة ، قال: أخبرنی أبو بشر سمع سعید بن جبیر ، عن ابن عباس توفی النبی صلى الله علیه وسلم وأنا ابن خمس عشرة سنة »

سومین کتاب: سیر أعلام النبلاء ذهبی، ج3، ص335
« وقال شعبة : عن أبی إسحاق ، عن سعید بن جبیر ، عن ابن عباس، قال : توفی رسول الله صلى الله علیه وسلم وأنا ابن خمس عشرة سنة »

همین حدیث در کتب دیگر:
مجمع الزوائد هیثمی، ج9، ص285 (هیثمی پس از نقل حدیث ادعا میکند که رجال این حدیث صحیح است.)
تهذیب الکمال مزّی، ج15، ص161 (مزّی بعد از نقل حدیث، میگوید: احمدبن حنبل گفت که این خبر صحیح است.)
نیل الأوطار شوکانی، ج7، ص64
مسند احمدبن حنبل، ج1، ص373
المستدرک حاکم، ج3، ص533-534
عمدة القاری، ج2، ص70
معرفة السنن والآثار بیهقی، ج1، ص252
الإستیعاب ابن عبدالبر، ج3، ص934
و...


2. آیا فقط ابن عباس راوی این حدیث بود؟

در کتب اهل سنت، ماجرای قرطاس، از زبان راویان دیگری نیز نقل شده است که به برخی از آنها اشاره میکنم:

الف) نقل روایت از زبان عمربن خطاب:

عَنْ زَیْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ، قَالَ: لَمَّا مَرِضَ النَّبِیُّ قَالَ: " ادْعُوا لِی بِصَحِیفَةٍ وَدَوَاةٍ، أَکْتُبُ لَکُمْ کِتَابًا لا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا "، فَکَرِهْنَا ذَلِکَ أَشَدَّ الْکَرَاهَةِ، ثُمَّ قَالَ: " ادْعُوا لِی بِصَحِیفَةٍ أَکْتُبُ لَکُمْ کِتَابًا لا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا "، فَقَالَ النِّسْوَةُ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ: أَلا تَسْمَعُونَ مَا یَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ فَقُلْتُ: إِنَّکُنَّ صَوَاحِبَاتُ یُوسُفَ، إِذَا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ عَصَرْتُنَّ أَعْیُنَکُنَّ، وَإِذَا صَحَّ رَکَبْتُنَّ عُنُقَهُ ! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: دَعُوهُنَّ فَإِنَّهُنَّ خَیْرٌ مِنْکُمْ "

از عمر بن خطاب نقل شده است که رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) در هنگام بیماریش فرمود: «براى من کاغذ و دواتى بیاورید تا کتابى بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید» این سخن او، ما را به شدت ناراحت کرد. رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) دو باره سخنش را تکرار کرد؛ پس زنان از پشت پرده گفتند: آیا سخن رسول خدا را نمى‌شنوید ؟ پس من گفتم: شما همانند زن‌هاى همراه یوسف هستید [زنان فاحشه‌اى که نیت بد نسبت به یوسف داشتند] وقتى رسول خدا مریض مى‌شود، چشمانتان اشک مى‌ریزد، وقتى سالم مى‌شود، بر گردن او سوار مى‌شوید. پس رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: کارى به آن‌ها (زنان) نداشته باشید که از شما ها بهتر هستند.

(المعجم الأوسط، ج5، ص288 ، ح5338 / کنزالعمّال، ج5، ص644 / طبقات ابن سعد، ج2، ص243)


ب) نقل روایت از زبان جابربن عبدالله انصاری:

حَدَّثَنَا ابْنُ نُمَیْرٍ، حَدَّثَنَا سَعِیدُ بْنُ الرَّبِیعِ، حَدَّثَنَا قُرَّةُ بْنُ خَالِدٍ، عَنْ أَبِی الزُّبَیْرِ، عَنْ جَابِرٍ، أَنَّ رَسُولَ اللَّه دَعَا عِنْدَ مَوْتِهِ بِصَحِیفَةٍ لِیَکْتُبَ فِیهَا کِتَابًا لا یَضِلُّونَ بَعْدَهُ وَلا یُضَلُّونَ "، وَکَانَ فِی الْبَیْتِ لَغَطٌ، وَتَکَلَّمَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَرَفَضَهَا رَسُولُ اللَّهِ.

از جابر نقل شده است که رسول خدا در هنگام از دنیا رفتن، کاغذى خواست که تا در آن چیزى بنویسد که بعد از آن نه گمراه بشوند و نه کسى را گمراه کنند. در خانه سر و صداى فراوانى بود، عمر بن الخطاب سخن گفت، پس رسول خدا آن را رد کرد.

(مسند أبی یعلی، ج3، ص394، ح1871 / مجمع الزوائد هیثمی، ج4، ص214 / سنن نسائی، ج3، ص435 / طبقات ابن سعد، ج2، ص243/ الثقات ابن حبان، ص7، ص342)

هیثمى در مجمع الزوائد، ج4، ص215 بعد از نقل این روایت مى‌نویسد:

ابویعلى آن را نقل کرده است . در روایت دیگرى آمده است که : نامه‌اى براى امتش در آن بنویسد که نه به کسى ظلم کنند و نه به آن‌ها ظلم شود» روایان تمام آن‌ها، راویان صحیح بخارى هستند.

احمدبن حنبل نیز همین روایت را با سند دیگر در مسندش، ج3، ص 346، ح14768 ذکر کرد.


3. بر فرض کم سن بودن ابن عباس، آیا نقل روایت از شخص کم سن طبق مبانی اهل سنت اشکال دارد؟

اهل سنت بر این مطلب اتفاق دارند که از یک کودک سیزده ساله و حتى پایین‌تر از آن مى‌توان روایت نقل کرد.

الف) خطیب بغدادى در این باره مى‌نویسد:

وقال قوم الحد فی السماع خمس عشرة سنة وقال غیرهم ثلاث عشرة وقال جمهور العلماء یصح السماع لمن سنه دون ذلک وهذا هو عندنا الصواب .

گروهى گفته‌اند که حد شنیدن ورایت پانزده سال است، دیگران گفته‌اند که سیزده سال است؛ اکثر علما گفته‌اند که شنیدن روایت از کسانى که کمتر از این نیز سن داشته‌اند نیز صحیح است. این دیدگاه از نظر من ، صحیح است.

(الکفایة فی علم الروایة، ج 1، ص 54)


ب) عبد الله بن زبیر در جنگ خندق حد اکثر پنج سال داشته است؛ اما مى‌بینیم که در صحیح مسلم و دیگر کتاب‌هاى اهل سنت ، وقایع جنگ خندق از زبان او نقل شده است:

حدثنا إسماعیل بن الْخَلِیلِ وَسُوَیْدُ بن سَعِیدٍ کلاهما عن بن مُسْهِرٍ قال إسماعیل أخبرنا عَلِیُّ بن مُسْهِرٍ عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبیه عن عبد اللَّهِ بن الزُّبَیْرِ قال کنت أنا وَعُمَرُ بن أبی سَلَمَةَ یوم الْخَنْدَقِ مع النِّسْوَةِ فی أُطُمِ حَسَّانَ فَکَانَ یطأطىء لی مَرَّةً فَأَنْظُرُ وأطأطىء له مَرَّةً فَیَنْظُرُ فَکُنْتُ أَعْرِفُ أبى إذا مَرَّ على فَرَسِهِ فی السِّلَاحِ إلى بنى قُرَیْظَةَ.

از عبد الله بن زبیر نقل شده است که من و عمر بن أبى سلمه در روز خندق به همراه زنان در قلعه حسان بودیم، گاهى او بر پشت من بالا مى‌رفت و گاهى من بر پشت او تا جنگ را نگاه کنیم؛ من پدرم را شناختم که مسلح بود و با اسبش به طرف بنى قریظه مى‌رفت...

(صحیح مسلم، ج 4، ص 1879، ح2416)


نووى در شرح این روایت مى‌گوید:

این حدیث دلالت مى‌کند بر حصول ضبط کودک و تمییز او؛ در حالى که او چهار ساله بوده است. زیرا ابن زبیر در سال اول هجرت در مدینه به دنیا آمده و جنگ خندق که بنابر نظر صحیح در سال چهارم بوده است؛ پس او در زمان ضبط این روایت، کمتر از چهار سال داشته است.
این روایت ردى است بر آن چه که اکثر علما گفته‌اند که «صحیح نیست شنیدن روایت از کودک تا اینکه پنج ساله شود» نظر صحیح این است که وقتى کودک ممیز شود، نقل روایت از او صحیح است؛ حتى اگر چهار ساله یا کمتر از آن باشد.


(شرح النووی علی صحیح مسلم، ج 15، ص 189)

  • جلال رضایی

نظرات  (۱)

  • خادم الفاطمة
  • با عرض سلام و خسته نباشید

    بنده هم در زمینه ی مباحث شیعه و سنی و وهابیت فعالیت می کنم.
    خوشحال میشم بنده رو لینک کنید و خبر بدید تا شما رو هم لینک کنم.

    ممنون / خادم الفاطمة

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">