تبلیغات ضد شیعی تا کجا؟؟؟ (نظرات یک سنی اهل کشور هندوستان درباره شیعه)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
در فضای بیلوکس مسنجر مشغول چت با یکی از سنّی های اهل کشور هندوستان بودم.
متأسفانه بعد از انجام چندین گفتگو با او، نتوانستم پاسخ تمام تهمت هایی که علیه شیعه زد را بدهم...
فکر نمی کردم رسانه ها تا این حد ذهن مردم را در اختیار خود داشته باشند و آنها را اینگونه علیه شیعه تحریک کرده باشند...
و فکر نمی کردم دیدگاه آنها نسبت به ایران و تشیّع تا این حد منفی و تند باشد...
اصلا فکر نمی کردم که مسلمانان هندوستان هم اینچنین باشند...
و الان فهمیدم که در اکثر کشورهای سنی مذهب، فضا اینگونه است. و آنها براحتی تحت تأثیر تبلیغات سوء دشمن علیه شیعه قرار گرفته اند...
بیخود نیست که به خودشان بمب می بندند تا بیایند و 7 شیعه را بکشند و وارد بهشت شودند...
در این فضاها وقتی خودتان را مسلمان معرفی می کنید، از شما می پرستند شیعه هستی یا سنّی؟
و وقتی بگویید شیعه هستم، انگار گفتید من قاتل هستم.
آنجاست که هجمه ها علیه شما سرازیر می شود.
خلاصه ای از دیدگا های این شخص را درباره شیعه برای شما به نمایش می گذارم:
1. شیعیان مردم سوریه و عراق را می کشند !!!
2. ایران بشاراسد را در کشتن مردم سوریه حمایت می کند !!!
3. شیعیان و سربازان بشار اسد، به زنان مسلمان سنّی در سوریه تجاوز به عنف می کنند آن هم به اسم جهاد نکاح !!!
4. شیعیان ایران، هر روز اهل سنت را در مناطق مختلف ایران همچون اهواز به قتل می رسانند !!!
5. شیعیان معتقدند که ائمه علیهم السّلام، خدا هستند !!!
6. قرآنی که امروزه نزد شیعیان است، با قرآن حاضر نزد مسلمانان فرق دارد. و شیعیان، قرآن حاضر را قبول نداردند !!!
و...جالب این است که آن شخص از من سؤال کرد: آیا تو هم تابحال سنّی ها را کشتی؟؟؟
اما یک نکته تأسف بارتر هم بگویم:
آنها برای آنکه اثبات کنند ما به ام المؤمنین عایشه توهین می کنیم، سخنرانی ای از یاسر الحبیب ملعون برای من گذاشتند. این شخص در این سخنرانی، توهین های زیادی به عایشه کرد. و پس از این جریانات بود که مقام معظم رهبری فرمودند: اهانت به مقدسات اهل سنت حرام است...
این شخص معلوم الحال که الان در انگلیس زندگی می کند، بهمراه همکارش اللّهیاری باید در آن دنیا پاسخ خون شیعانی را که بخاطر بیانات گهربار آنها به شهادت می رسند، بدهند...
و این روایت هم تقدیم به این دو شخص ...
حضرت امام باقر علیه السّلام:
« بنده ی خدا روز قیامت محشور شود در حالیکه دستش به خونی آلوده نشده است. [ظرفی] همانند [ظرف] خونگیری حجامت یا بیشتر از آن را به دستش بدهند و بگویند: این سهم توست از خون فلان کس. عرض می کند: پروردگارا؛ تو خود می دانی. تو خود جان مرا گرفتی. من خون کسی را نریخته بودم. [و هیچ خونی بر گردنم نبود]. خداوند می فرماید: آری! [ امّا ] تو از فلانی روایتی چنین و چنان شنیدی؛ و به ضرر او بازگو کردی.پس زبان به زبان فلان ستمکار رسید و بدان روایت او را کشت. و این بهره ی تو از خون اوست.
(ترجمه اصول کافی، ج4، ص77)
به هر حال، بنده تمام سعی خودم را کردم تا به برخی از شبهات آنان پاسخ دهم.
امّا با این حال، آنها براحتی حرف های مرا نمی پذیرفتند.
مثلا وقتی اثبات کردم که قرآن ما با قرآن آنها فرقی ندارد، واقعا تعجب کردند...
- ۹۲/۰۹/۲۷